بیماری های آرنج

مقدمه

آرنج از نظر تشريحي يکي از مفصلهاي پيچيده بدن است و از مفصل شدن انتهاي پاييني استخوان بازو با انتهاي بالايي استخوانهاي ساعد تشکيل شده است . قرقره (Trochlea) انتهاي پاييني بازو با فرورفتگي انتهاي بالايي اولنا ٬ مفصل لولايي شکل را تشکيل داده اند که حرکات خم و راست کردن بازو مربوط به آن است .

سراستخوان راديوس از طرفي با لقمه (Capitellum) انتهاي پاييني استخوان بازو و از طرف ديگر با کناره بيروني انتهاي بالايي اولنا مفصل راديواولنار فوقاني را که از نوع مفاصل محوري است ٬ تشکيل داده است که به طور پاسيو در خم و راست کردن بازو شرکت دارد ولي کار اصلي آن حرکات چرخشي ساعد است که به همراهي مفصل انتهاي پاييني راديوس و اولنا انجام ميگيرد . آرنج هم مانند زانو رباطهاي جانبي محکمي دارد که در استحکام و نگهداري آن نقش مهمي دارند (شکل).

 

شکل :آناتومي مفصل آرنج و عناصر مجاور آن

عضله سه سر بازو در سطح خلفي مسئول اکستانسيون و عضلات دو سر (بايسپس) ٬ بازويي (برا کياليس) و برا کيو رادياليس در سطح قدامي آرنج قرار دارند. علاوه بر آن ٬ عضلات سطح قدامي و خلفي ساعد که از زايده هاي فوق لقمه اي (Epicondyle) استخوان بازو سرچشمه مي گيرند در طرفين مفصل قرار دارند. عصب اولنار که مجاورت بسيار نزديکي با آرنج دارد از ناودان عصبي که در خلف زايده فوق لقمه اي (اپيکونديل) داخلي قرار دارد ٬ عبور مي کند. عصب مديان و سرخرگ بازويي از سطح قدامي مفصل عبور مي کند .

در سطح خلفي آرنج سه برجستگي استخواني به نامهاي زايده هاي فوق لقمه اي داخلي و خارجي و زايده منقاري (Olecranon Process) وجود دارد. اگر هنگامي که آرنج خم شده است اين سه زايده را به وسيله خطي به هم وصل کنند مثلثي به وجود مي آيد ٬ در حالي که هنگامي که آرنج در حالت راست قرار گيرد اين سه زايده روي يک خط عرضي و در امتداد هم قرار مي گيرند. وجود اين مثلث به تشخيص افتراقي باليني شکستگي فوق لقمه اي (Supracondylar) بازو از دررفتگي آرنج کمک مي کند (در شکستگي اين مثلث وجود دارد در حالي که در دررفتگي شکل اين مثلث به هم مي خورد).

موقعي که آرنج کاملاً راست قرار گيرد ٬ ساعد کاملاً در امتداد بازو قرار نمي گيرد بلکه با آن زاويه اي تشکيل مي دهد که زاويه حمل (Carrying Angle) ناميده مي شود. در حال طبيعي اين زاويه در حدود 15 درجه است و در زنان کمي بيش از مردان است . کاهش اين زاويه را کوبيتوس واروس (Cubitus Varus) و افزايش آن را کوبيتوس والگوس (Cubitus Valgus) ميگويند .

مقدمات

* مفصل آرنج يک مفصل پيچيده و ترکيبي از سه مفصل اولنوهومرال و رادیواولنار فوقانی است.

* در حالي که آرنج کاملاً راست قرار گرفته است بين امتداد ساعدو بازوزاويهاي به نام carrying angle وجوددارد. 

*   اين زاويه حدود 15 درجه بوده و در زنان کمي بيشتر از مردان است .

حرکات آرنج

  1. خم و راست کردن که دامنه آن از صفر تا 150 درجه است.
  2. حرکات چرخشي که موقعي که آرنج 90 درجه خم شده باشد مي توان ساعد را 90 درجه به داخل و 90 درجه به خارج چرخانيد.

معاينه آرنج

فرد مبتلا به بيماريهاي آرنج ممکن است از درد ٬ محدوديت حرکات مفصلي ٬ تغيير شکل ٬ ضعف و به ندرت قفل شدن آرنج شکايت داشته باشد. درد ممکن است مربوط به آرنج باشد و يا از شانه و گردن و دست به اين ناحيه انتشار يافته باشد. از بيماري که از درد آرنج شکايت دارد بايد درباره ناراحتي هاي شانه ٬ گردن و‍ دستها نيز سؤال شود و معاينه اين قسمتها به عمل آيد. علاوه بر‍ آن با توجه به اينکه نوروپاتيهاي فشاري در اطراف آرنج شایع ‍است معاينه دقيق عصبي در اندام مبتلا ضروري است .

در مشاهده ،  وجود تغيير شکل ٬ تورم مفصل و آتروفي عضلاني بايد يادداشت شود. در حالي که بيمار ايستاده است و اندام بالايي در امتداد پهلوها آويزان است زاويه بين بازو و ساعد‍ اندازه گيري و با طرف مقابل مقايسه و يادداشت مي شود .

در لمس ،  نقاط حساس و دردنا ک ٬ وجود مايع در مفصل يا کيستهاي اطراف آن و وضعيت مثلث سطح خلفي آرنج معاينه و يادداشت مي شود . معاينه حرکات آرنج ٬ دامنه حرکات اکتيو و پاسيو مفصل ٬ چه خم و راست کردن و چه حرکات چرخشي اندازه گيري و يادداشت مي شود .

 

نشانه هاي ر اديولوژيک

براي تشخيص بيماريهاي آرنج ٬ پرتونگاري روبرو و نيمرخ ضروري است و پزشکي که تجربه کافي ندارد ٬ (بخصوص در کودکان) بايد پرتونگاري طرف سالم را هم براي مقايسه انجام دهد .

* شکايات اصلي بيمار در ناحيه آرنج درد ٬ محدوديت حرکت و گاه احساس قفل شدن است .

* در معاينه تعيين نقطه دقيق دردنا ک و همچنين اندازه گيري دامنه حرکتي از اهميت زيادي برخوردار است ٬ به علاوه معاينه کامل عصبي اندام بايد به دقت صورت گيرد .

*   فسير راديوگرافي آرنج گاه براي افراد کم تجربه مشکل بوده و در اين صورت مقايسه با راديوگرافي سالم کمک کننده است .

التهاب زايده فوق لقمه اي خارجي بازو يا آرنج تنيس بازان

                                                                   Lateral Epicondylitis or Tennis Elbow

سبب شناسي

علت اين بيماري که شايعترين عارضه دردناک آرنج است بخوبي معلوم نيست . اين بيماري گرچه به آرنج تنيس بازان معروف است ولي کمتر در آنها ديده شده و بيشتر نزد خانمهاي خانه دار و افرادي که کار سنگين دستي دارند ٬ مشاهده مي شود .    ضربه هاي مکرر و خفيف سبب پارگي مختصر مبداء عضلات ا کستانسور و سوپيناتور بخصوص عضله ا کستانسور کارپي رادياليس برويس شده و پس از التيام پارگي چسبندگي در آن ناحيه (اپيکنديل خارجي هومروس) ايجاد مي شود. در گروه کوچکي از اين بيماران گير کردن شاخه عمقي عصب راديال در چسبندگيهاي التيامي در ناحيه زير آرنج نيز به وجود مي آيد که اين حالت به نام سندرم تونل راديال ناميده مي شود .

 

نشانه هاي باليني

بيماري به ندرت به صورت حاد و ناگهاني بروز مي کند بلکه غالباً به صورت درد خفيفي است که به تدريج شدت مي يابد. ناراحتی بيمار ضمن انجام بعضي کارها مثل سفت کردن شير آب ٬ چرخاندن دستگيره براي باز کردن در ٬ چاي ريختن و غيره شدت مي يابد. گاه درد به بالا و پايين آرنج نيز انتشار پيدا کرده و ممکن است باعث اشتباه تشخيصي شود .

معاينه مفصل

در مشاهده ظاهر آرنج طبيعي است . در لمس حساسيت روي زايده اپيکنديل خارجي بازو وجود دارد. دامنه حرکات آرنج و مچ دست طبيعي است . خم کردن آرنج از حالت کاملاً باز در حالي که ساعد به درون چرخيده است (پروناسيون) باعث پيدايش درد در ناحيه اپيکنديل مي شود و بالا آوردن مچ دستی عليه مقاومت (Resisted‍ Dorsi Flextion) نيز درد را تشديد مي کند. در سندرم تونل راديال حساسيت موضعي کمي پايينتر از اپيکنديل و در قسمت بالايي سطح خلفي ساعد وجود دارد .

نشانه هاي راديولوژيک

راديوگرافي آرنج در اين بيماري طبيعي است .

درمان

درمان غيرجراحي : در ا کثريت موارد موفقيت آميز مي باشد . توصيه به کاهش فعاليت اندام مبتلا ٬ گرم کردن آرنج و داروي ضدتورم غيراستروئيدي ا کثراً براي تسکين ناراحتي بيمار مؤثرند. همچنين تجويز بريس (Brace) مخصوص که به نام Tennis Elbow Brace  ناميده مي شود ٬ کمک کننده است . در مواردي که بيماري شديدتر باشد تزريق کورتيکوستروئيد طويل الاثر در زايده اپيکنديل خارجي همراه با بي حرکت کردن موقت آرنج به وسيله باند سه گوش يا ناودان گچي انجام مي شود .

فيزيوتراپي : استفاده از امواج اولتراسوند در محل ضايعه غالباً مؤثر است. ماساژ عمقي بر روي محل بيماري گرچه دردناک است ولي گاه به بهبودي کمک مي کند .

مانيپولاسيون (Manipulation) : گاه همزمان با تزريق کورتون و داروي بي حس کننده موضعي، در حالي که آرنج را مستقيم نگه داشته ايم و دست در حالت چرخش به داخل است ٬ مچ دست را به شدت خم مي کنيم تا چسبندگيها آزاد شود .

درمان جراحي : در موارد نادري که هيچ يک از اقدامات درمانی فوق مؤثر واقع نشوند اقدام به درمان جراحي مي کنيم که شامل آزاد کردن مبداء عضلات ا کستانسور از اپيکنديل خارجي و همچنين آزادسازي شاخه عمقي عصب راديال در صورت گير کردن در چسبندگيها و به نظر بعضي متخصصين قطع رباط حلقوی (Annular Ligament) است .

آرنج تنيس بازان

* شايعترين عارضه دردنا ک آرنج ٬ اپيکنديليت خارجي یا آرنج تنيس بازان است .

* يک گروه عمده از اين بيماران شامل خانمهاي خانه داری هستند که به هنگام انجام فعاليتهاي روزمره احساس درد در ناحيه خارجي آرنج مي کنند.

* درمان ا کثراً با روشهاي غيرجراحي است .

* در گروه کوچکي از اين بيماران گير کردن شاخه عمقي عصب راديال در چسبندگيها نياز به عمل جراحي دارد .

آرتريت روماتوئيد آرنج

اين بيماري ا کثراً دوطرفه است و ساير مفصلها هم ممکن است مبتلا باشند. علايم آن مانند آرتريت روماتوئيد مفصلهاي ديگر ‍است . درگيري آرنج معمولاً باعث فلکشن کنتراکچر اين مفصل مي شود .

درمان

علاوه بر درمانهاي طبي ٬ سينوکتومي ٬ آرتروپلاستي و تعويض کامل مفصل از اعمال جراحي است که براي درمان اين بيماري به کار مي رود .

استئوآرتريت آرنج

استئوآرتريت يا آرتريت دژنراتيو آرنج به مراتب کمتر از استئوآرتريت مفصلهاي اندام پاييني است . علت بيماري شکستگي قديمي ٬ ضربههاي مکرر ٬ استئوکندريت جداشونده و سينوويال کندروماتوز (Synovial Chondromatosis) است .

نشانه هاي باليني

درد و محدوديت حرکات مفصل از علايم برجسته بيماري است . درد در اين بيماري به مراتب کمتر از استئوآرتريت مفصلهاي اندام پاييني است و معمولاً در مراحل پيشرفته وجود دارد. وجود استئوکندريت جدا شونده گاه باعث قفل شدن آرنج مي شود. گاه زايده هاي استخواني ناشي از اين بيماري در ناودان عصب اولنار باعث وارد آمدن فشار بر عصب مي شود و علايم فلج ديررس عصب اولنار (Tardy‍Ulnar Nerve‍ Palsy) را به وجود مي آورد .

نشانه هاي ر اديولوژيک

کم شدن فاصله بين مفصلي و ناهموار شدن آن ٬ وجود اسکلروز و زايده هاي استخواني از تغييرات مشهود اين بيماري است .

درمان

با توجه به شديد نبودن درد و ناراحتي ٬ استئوآرتريت آرنج به تنهايي احتياج به درمان جراحي ندارد و درمانهاي طبي شامل کاهش فعاليت ٬ گرم نگه داشتن آرنج و داروهاي ضدالتهابي غيراستروئيدي معمولاً کافي است . در مواردي که اجسام خارجي در درون مفصل وجود دارد و باعث قفل شدن مفصل مي شود بايد به وسيله عمل جراحي بيرون آورده شوند. اگر علايم فلج ديررس عصب اولنار بروز کند عصب را بايد از ناودان عصبي به سطح قدامي آرنج منتقل کرد. درصورت شديد شدن علايم بخصوص در سنين بالاي 50 سال عمل تعويض کامل مفصل انجام مي شود .

آرتريتهاي آرنج

* در آرتريت روماتوئيد معمولاً ساير مفاصل نيز مبتلا هستند .

* آرتريت روماتوئيد و استئوآرتريت آرنج باعث محدوديت حرکات پيشرونده مي شوند .

* استئوآرتريت آرنج معمولاً چندان ناراحتکننده نبوده و در بسياري از موارد احتياج به عمل جراحي ندارد .

سل مفصل آرنج Tuberculosis of the Elbow Joint     

اين بيماري کمتر از سل ستون مهره اي ٬ زانو و ران ديده مي شود و غالباً از فضاي سينويال شروع مي شود که دير يا زود غضروف و استخوان را نيز مبتلا مي سازد .

 

نشانه هاي باليني

درد ٬ سفتي و محدوديت حرکات مفصلي ٬ تورم و گرمي مفصل و انقباض عضلات از علايم برجسته بيماري هستند. در مراحل پيشرفته ٬ آتروفي عضلاني و فيستول چرکي ديده مي شوند. در مواردي که سل محدود به مفصل آرنج باشد علايم عمومي معمولاً خفيف است .

نشانه هاي ر اديولوژيک

استئوپروز و تورم بافتهاي نرم اطراف مفصل از علايم بيماري در مراحل اوليه است . در مراحل پيشرفته ٬ فاصله مفصلي کم و سطوح آن ناهموار مي شوند که بالاخره منجر به از بين رفتن فاصله مفصلي مي گردد. آبسه هاي کوچک داخل استخوان ممکن است ديده شوند .

درمان

درمان طبي : مانند آنچه در مورد سل ديگر استخوانها و مفاصل گفته شد ٬ مي باشد .

درمان جراحي : عمل انتخابي سينوکتومي و تميز کردن مفصل از چرک و بافتهاي مرده مي باشد. در صورت تخريب غضروف ٬ خشک کردن مفصل )آرترودز ( ضرورت پيدا مي کند. بايد دانست عمل خشک کردن مفصل آرنج در همه موارد موفقيت آميز نمي باشد .

سل مفصل آرنج

* معمولاً فاقد علايم عمومي بيماري است و با درد و محدوديت حرکات آرنج بروز مي کند .

* در مراحل ابتدايي درمان شامل سينوکتومي و در صورت تخريبمفصل خشککردن مفصل مي باشد .

التهاب زائده فوق لقمه اي داخلي بازو يا آرنج گلف بازان

 Medial Epicondylitis or Golfer's Elbow

التهاب زايده فوق لقمه اي دروني بازو که به آرنج گلف بازان هم موسوم است به مراتب کمتر از التهاب زايده فوق لقمه اي بيروني بازو ديده مي شود. علت و علايم باليني و درمان مانند التهاب زايده فوق لقمه بيروني است با اين تفاوت که در بيماران مبداء عضلات خم کننده و چرخاننده ساعد به داخل (Flexor Pronator Group) مبتلا مي شوند .

تغييرشکلهاي آرنج

در حال طبيعي بازو به طور کامل در امتداد آرنج نبوده و با آن زاويه اي تشکيل مي دهد (Carrying Angle) . اين زاويه در خانمها بيش از آقايان است (حدود 10 درجه در مردان و 15 درجه در زنان). افزايش اين زاويه را کوبيتوس والگوس (Cubitus Valgus) و کاهش آن را کوبيتوس واروس (Cubitus Varus) مي نامند .

  1. کوبيتوس والگوس

شايعترين علت کوبيتوس والگوس شکستگيهاي جوش نخوره کنديل خارجي بازو در دوران کودکي است. قسمت داخلي آرنج اين بيماران برجسته تر از معمول است. اين بيماران در ابتدا به غير از شکل ظاهري آرنج شکايت ديگري ندارند ٬ ولي بيماري به مرور زمان باعث تحت کشش قرار گرفتن عصب اولنار و بروز علايم فلج ديررس آن مي گردد. از نظر درماني تغيير شکل آرنج احتياج به درمان ندارد ولي براي جلوگيري از پيدايش فلج ديررس عصب اولنار بهتر است آن را به جلوي آرنج منتقل نمود .

  1. کوبيتوس واروس

اين تغيير شکل بيشتر در اثر بد جوش خوردن شکستگي فوق کنديلي (سوپرا کونديلار) استخوان بازو در کودکان به وجود‍ مي آيد. تغيير شکل آرنج فقط در موقع راست کردن آرنج مشهود بوده و موجب برخورد دست با تنه مي گردد. به علت شباهت اين غيير شکل به قنداق تفنگ آن را تغيير شکل قنداق تفنگي (Gun Stock Deformity) اين تغيير شکل را مي توان با استئوتومي استخوان بازو اصلاح نمود .

تغييرشکلهاي آرنج

* افزايش زاويه حمل آرنج به نام کوبيتوس والگوس ناميده مي شود .

* کوبيتوس والگوس بيشتر به دنبال جوش نخوردن شکستگي کنديل خارجي در دوران کودکي به وجود مي آيد .

* کاهش زاويه حمل آرنج کوبيتوس واروس يا تغيير شکل دسته تفنگي است .

* کوبيتوس واروس اغلب به دنبال بد جوش خوردن شکستگي سوپرا کونديلار هومروس در دوران کودکي رخ مي دهد .

محدوديت حرکات آرنج  Stiffness of the Elbow      

باتوجه به قرار گرفتن آرنج بين شانه و مچ دست حرکات اين مفصل در اعمال زندگي روزمره از جمله غذا خوردن و نظافت شخصي رل مهمي داشته و محدوديت اين حرکات ممکن است براي بيمار بسيار ناتوان کننده باشد ٬ خاصه درگيري دوطرفه آرنج .

 

سبب شناسي

مهمترين علت محدوديت حرکات آرنج عبارتند از :

  1. مادرزادي :

-          جوش خوردن مادرزادي راديوس و اولنا که باعث محدوديت در حرکات چرخشي آرنج مي گردد .

-          آرتروگريپوز که معمولاً مفاصل مختلف را مبتلا مي کند. آرنج اين بيماران معمولاً در وضعيت ا کستانسيون ثابت بوده و حرکات آن محدود است . بيماري غالباً هر دو آرنج را مبتلا مي کند .

  1. بيماريهاي التهابي :

-          آرتريت روماتوئيد که معمولاً هر دو آرنج را مبتلا مي کند .

-          سل که غالباً يکطرفه است .

 

  1. ضربه ها :

مفصل آرنج نسبت به ضربه فوق العاده حساس بوده و شکستگيها و دررفتگيهاي اين مفصل ممکن است باعث محدوديت در حرکات آن گردد. به همين جهت ضايعات آرنج را تا بهبود آن بايد بي حرکت نموده و سپس حرکات آرنج را با ملايمت و بتدريج شروع نمود .

  1. ميوزيت استخواني شونده:

يکي از نقاط شايع ايجاد ميوزيت استخواني شونده بعد از ضربه عضلات اطراف آرنج مي باشد که باعث محدوديت حرکات مفصل مي شود .

 

درمان

درمان بيماري اصلي در درجه اول اهميت قرار دارد. محدوديت حرکات آرنج را نبايد برخلاف محدوديت حرکات ساير مفاصل با دستکاري (Manipulation) اصلاح کرد ٬ زيرا نتايج آن چندان رضايت بخش نبوده و ممکن است محدوديت را بيشتر کند .

آزاد کردن چسبندگيهاي مفصل با عمل جراحي در بعضي موارد مي تواند باعث افزايش نسبي دامنه حرکت شود . در مواردي که محدوديت دوطرفه باشد زندگي روزمره براي بيمار مشکل بوده و حتي الامکان بايد يکي از مفاصل را به وسيله آرتروپلاستي به حرکت انداخت .

محدوديت حرکات آرنج

* علل محدوديت حرکت آرنج بيماريهاي مادرزاي مانند  آرتروگريپوز ٬ بيماريهاي التهابي و سل ٬ عوارض ناشي از شکستگي يا دررفتگي و بالاخره ميوزيت استخواني شونده است .

* درمان در موارد محدوديت شديد حرکتي شامل عمل جراحي آزادسازي چسبندگيها و گاه آرتروپلاستي مي باشد .

بورسيتاُلکرانن Olecranon Bursitis   

حدود ده کيسه زلالي (بورس) در اطراف آرنج وجود دارد که باعث تسهيل در حرکات آن مي گردد. اکثر اين بورسها بي آزار بوده و غالباً باعث ناراحتي نمي گردد. بعضي از اين بورسها در اثر عوامل مختلف مثل ضربه هاي مکرر و يا ضربه حاد دچار التهاب مي گردد. شايعترين و مهمترين بورسي که باعث ناراحتي بيمار مي گردد ٬ بورس ناحيه اُلکرانن است .

بورس اُلکرانن بين پوست و زايده اُلکرانن واقع شده باعث تسهيل حرکات پوست روي زايده اُلکرانن مي گردد. التهاب اين کيسه زلالي باعثبورسيتاُلکرانن مي گردد .

نشانه هاي باليني

درد و تورم و حساسيت موضعي مهمترين علايم اين بيماري است . گاه مختصر محدوديت در خم کردن آرنج وجود دارد که علت آن تحت کشش قرار گرفتن بورس ملتهب ضمن خم کردن آرنج است . به ندرت التهاب اين کيسه زلالي ناشي از عفونت است (بوسيت عفوني). گاه برجستگي کوچک استخواني روي زايده اُلکرانن وجود داشته که خود باعث تحريک کيسه زلالي روي آن و بورسيتاُلکرانن مي گردد .

درمان

در غالب موارد کشيدن مايع درون بورس و تزريق استات هيدروکورتيزون در داخل آن ٬ بانداژ و گرماي موضعي و تجويز داروهاي ضدالتهابي باعث تسکين درد و از بين رفتن علايم بورسيت مي گردد . در بورسيت مزمن اُلکرانن (Miner's Elbow) جدار بورس کلفت شده و درمانهاي ذکر شده کافي نبوده و بورس ملتهب بايد با عمل جراحي درآورده شود .

در بورسيتهاي عفوني ٬ درناژ بورس و تجويز آنتيبيوتيک ضروري است . در مواردي که زايده استخواني باعث تحريک بورس مي گردد ٬ همراه با برداشتن بورس ملتهب زايده استخواني هم برداشته مي شود .

بورسيت اُلکرانن

* التهاب بورس اُلکرانن معمولاً به دنبال ضربه حاد يا فشارهاي مکرر به وجود مي آيد .

فلج ديررس عصب اولنار )سندرم تونل کوبيتال ( Tardy Ulnar Nerve Palsy  

عصب اولنار در ضمن مسير خود در ناودان پشت کنديل داخلي هومروس (تونل کوبيتال) و يا بين دو سر عضله فلکسور کارپياولناريس ممکن است تحت فشار قرار گرفته و علايم فلج ديررس و تدريجي عصب اولنار نظير آنچه در سندرم مچ دستي به علت تحت فشار قرار گرفتن عصب مديان ديده مي شود ٬‍ به وجود آيد .

سبب شناسي

-          شکستگيهاي قديمي اطراف آرنج ؛

-          استئوآرتريت پيشرفته آرنج ؛

-          نيمه دررفتگي مکرر عصب به دليل کم عمق بودن ناودان کوبيتال

-          نوع ايديوپاتيک

نشانه هاي باليني

شکايات عمده اين بيماران عبارتند از: درد ٬ کم شدن قدرت دستو پارستزي انگشت چهارم و پنجم . در معاينه فيزيکي عضلات بين استخواني کف دست آتروفي شده و علايم فلج عصب اولنار به طور نا کامل وجود دارد. حس انگشت پنجم و نيمه داخلي انگشت چهارم به مقدار زياد کاهش يافته است . در اين بيماران تست Froment مثبت است(شکل 5-12).

تشخيص قطعي بيماري و تعيين محل ضايعه با الکتروميوگرافي داده مي شود. در اين آزمايش سرعت عبور جريانات عصبي (NCV) در محل ضايعه کاهش يافته است .

درمان

در صورتي که ضايعه در آرنج باشد ٬ آزاد کردن عصب از پشت کنديل داخلي و انتقالي آن به جلوي آرنج عمل انتخابي است (ترانسپوزيون اولنار). جهت جلوگيري از بروز عوارض دايمي نظير آتروفي عضلات اينترينسيک دست به محض تشخيص انجام عمل جراحي ضروري است .

سندرم تونل کوبيتال

* گير کردن يا ايجاد فشار بر روي عصب اولنار در پشت اپي کنديل داخلي به نام سندرم تونل کوبيتال ناميده مي شود. در اين سندرم علايم فلج تدريجي عصب اولنار در دست پديد مي آيد .

* علل مختلفي نظير بد جوش خوردن شکستگيهاي آرنج استئوآرتريت و کم عمق بودن ناودان کوبيتال مي تواند باعث بروز اين سندرم شود .

* درمان اين بيماري عمل جراحي است .

 

پرسش : مهمترين علت آرنج تنيس بازان مقاوم به درمان کدام است؟

 

-